نويسنده: آیت الله العظمی مظاهری
منبع : راسخون




 

الف - تذکرات اخلاقي

1) توجه :

زائران گرامي که به سفر حج تمتع يا عمره مفرده مشرف مي شوند، قبل از هرچيز بايد به عظمت و معنويت اين سفر روحاني، توجه داشته باشند. توجه به اينکه به چه سفري مي روند واين سفر عرفاني چه برکات و فوائدي را مي تواند براي آنان به همراه داشته باشد، ضروري است. «توجه داشتن و غافل بودن»، اولين گام در سير و سلوک است. بدين ترتيب زائر خانه خدا بايد با هوشياري و توجه کامل، از فريضه انسان سازحج، کمال بهره برداري را بنمايد تا علاوه بر اينکه عبادت او مورد پذيرش حضرت حق واقع شود، پيشرفت قابل ملاحظه اي نيز در سير و سلوک داشته باشد.

2) تفکر :

سفر معنوي حج، فرصت بسيار مناسبي براي تفکر است. تفکر، در آموزه هاي ديني از اهميت والايي برخوردار است. خداوند تعالي، در آيات متعددي از قرآن کريم، فلسفه نزول قرآن را، تفکر بر مي شمارد. چنانکه در آيات متعددي، انسان را به سبب بي توجهي و عدم تفکر مواخذه مي کند. هم چنانکه در آيات متعددي، تفکر را ويژه انسان هاي خردمند و خردپيشه مي داند.
انسان بايد با سلاح تفکر به مبارزه با شيطان بپردازد. خصوصاً کسي که به حج مشرف مي شود بايد بيش از ديگران خود را به سلاح تفکر مجهز نمايد. گاهي اوقات عدم تفکر موجب مي شود حج گزار از ناحيه ي عباداتي که انجام مي دهد، فريب شيطان را بخورد. اساساً کسي که اهل تفکر نباشد، نمي تواند توجه و آگاهي پيدا کند و به ورطه غفلت کشانده مي شود. بنابراين زائر خانه خدا بايد در شبانه روز،ساعتي يا ساعاتي را به تفکر اختصاص دهد و با خود بينديشد که هدف از خلقت او چيست؟ براي چه در اين دنيا آمده است؟ و به کجا خواهد رفت؟ بايد در مورد حرکتي که به سوي خدا دارد فکر کند. به زاد و توشه اي که در اين راه پر مشقت لازم دارد، بينديشد. در مورد اسرار و رازهاي شگفت نهفته در فريضه انسان سازحج تفکر کند تا اعمالي که به جا مي آورد علاوه بر صحت فقهي، از حقيقت و کمال معنوي نيز برخوردار شود و داراي صحت اخلاقي نيز باشد و مقبول درگاه پروردگار متعال گردد.

3) محاسبه نفس :

کسي که مي خواهد به حج يا عمره مشرف شود، بايد قبل از سفربه محاسبه نفس بپردازد. يعني از اعمال و احوال خود، بازرسي دقيقي به عمل آورد و بنگرد که آيا عباداتي نظير نماز، روزه، خمس، صله رحم ونيکي به ديگران و ساير عبادات را به نحو صحيح انجام داده است؟ آيا اموال و دارايي او حلال است؟ آيا ديگران به ويژه نزديکان و وابستگان او از وي راضي هستند؟ و بدين صورت قبل از سفر به سوي خداوند متعال، متوجه اعمال خويش گردد و ضمن محاسبه آن اعمال با خود بينديشد که اگر به جاي سفر حج، به عالم برزخ وارد مي شد، وضع او چگونه بود؟
«يا ايها الذين امنو اتقو الله و لتنظر نفس ما قدمت لغدٍ و اتقوا الله ان الله خبيرٌ بما تعملون - اي کساني که ايمان آورده ايد، تقواي الهي پيشه کنيد و هر کس بايد بنگرد که براي فردا، چه عملي پيش فرستاده است. تقواي الهي پيشه کنيد که خداوند به اعمال شما آگاه است.» (حشر/18).
بنابراين آيه شريفه، هر انساني بايد بنگرد که آيا در محضر خداوند قادر مي تواند پاسخگوي رفتار، گفتار و کردار خويش باشد؟ و سپس براين اساس به اصلاح اعمال خود بپردازد و سعي کند خداوند متعال و بندگان خداوند را از خود راضي نموده و آنگاه آماده سفر حج يا عمره شود و به تعبير زيباي اميرمومنان (ع): «به حساب اعمال نفس خود رسيدگي کنيد و از آن بخواهيد که وظايف و مسئوليت هاي خود را انجام دهد و ازآنچه رفتني و تمام شدني است براي آنچه ماندني و جاودان است بهره برگيرد، و پيش از آنکه برانگيخته شويد، توشه راه و سفر را برداريد وخود را آماده و مهيا سازيد.» (غررالحکم، 4779)

4) توبه :

کسي که مي خواهد عازم مکه شود، نبايد در نامه اعمال خود، هيچ گناهي را باقي گذارد. «يا ايها الذين امنوا توبوا الي الله توبه نصوحاً- اي کساني که ايمان آورده ايد! به درگاه خداوند توبه کنيد؛ توبه اي نصوح و خالصانه.» (تحريم /8) اگر زائر خانه خدا قبلاً از شيطان و هواهاي نفساني پيروي کرده و مرتکب گناه شده است، قبل از تشرف به حج شايسته است که از معاصي گذشته توبه نمايد و در برابر رحمت خداوند رحمان و رحيم شرمسار و خجالت زده باشد. و مطمئن باشد که اگر واقعاً توبه نمايد، خداوند گناهان او را مي آمرزد و پرونده سياه و پر از گناه او را به پرونده اي روشن و درخشان - که صفحه اول آن مزين به توبه است - مبدل مي سازد:
«الا من تاب و آمَنَ و عمل عملاً صالحاً فاولئک يبدل الله سيئاتهم حسناتٍ و کان الله غفوراً رحيماً- کساني که توبه کنند و ايمان آورند و کارهاي شايسته انجام دهند، خداوند بدي هايشان را به نيکي ها تبديل مي کند و خداوند آمرزنده و مهربان است.» (فرقان/70) و انجام حج يا عمره با چنين پرونده درخشاني بهتر و بيشتر مورد قبول خداوند واقع مي شود، چرا که بنابر فرموده رسول خدا (ص) «نزد خداوند هيچ چيز محبوب تر از مرد يا زن توبه کننده نيست». (بحارالانوار، ج6، ص 21)

5) اجتناب از گناه :

پس از آنکه زائر خانه خدا از گناهان گذشته خود توبه کرد و مشرف به سفر حج يا عمره شد، بايد مراقبت و مواظبت کامل ازاعمال و رفتار خود داشته باشد. از هرگونه گناه و معصيتي اجتناب نمايد و خداوند سبحان را ناظر براعمال خود ببيند. نکته مهمي که بايد توجه داشت اين است که اگر کسي متّقي شود و تقوا را در عمق جان خود رسوخ دهد، بنابر فرمايش قرآن کريم به مقام فرقان دست مي يابد. يعني حالتي در او به وجود مي آيد که ناخودآگاه بين حق و باطل تميز مي دهد و الهامات رحماني را از وسوسه هاي شيطاني تشخيص مي دهد. و به اين ترتيب مي تواند وظيفه و مسئوليت «مراقبه» را به خوبي انجام دهد. چنين کسي وقتي درمراسم حج و عمره، لبيک مي گويد، مي تواند پاسخ دلنشين خداوند متعال را باگوش دل و جانِ خويش بشنود. بنابراين زائرخانه خدا بايد متقي شود و توجه داشته که گناه موجب سقوط و ظلمت است و اين ظلمت، مانع رسيدن رحمت خداوند متعال به او مي شود. از اين رو بايد از همه گناهان مخصوصاً گناهاني نظير سوء ظن، بداخلاقي، غيبت، تهمت، استهزاء، سخن چيني، اهانت و ... پرهيز کند و اگر خداي نخواسته گناهي براي او پيش آمد، فوراً به فکر جبران و تدارک آن باشد، يعني از رحمت خداوند مايوس نشود و مجدداً توبه نمايد و با حفظ توبه مايوس نشود و مجدداً توبه نمايد و با حفظ توبه خود مراقبت کند که در سراشيبي گناه واقع نشود. گناه متعدد و گناه روي گناه و خصوصاً توجيه گناه، آدمي را سياه بخت و حج و عمره او و بلکه همه اعمال او را ضايع خواهد کرد.

6) ذکر :

دوام ذکر واستمرار ارتباط با خداوند متعال و قطع ارتباط با غيرخداوند، در اين سفر معنوي از اهميت فراواني برخوردار است. چرا که باعث مي شود، انسان مورد توجه خداوند واقع شود «فاذکروني اذکرکم- مرا ياد کنيد تا شما را ياد کنم.» (بقره /152) کسي که به حج يا عمره مشرف مي شود بايد دنيا و تعلقات دنيوي و مادي مربوط به آن را رها کند و دائماً در حالت ذکر و به ياد خداوند سبحان باشد و او را تحميد و تسبيح نمايد و به اين وسيله، آمادگي و آرامش لازم براي درک معنويت حج و عمره را به دست آورد و از اضطراب ها و تشويش هاي ماديت و دنياگرايي رهايي پيدا کند. نماز و دعا و تلاوت قرآن در ايجاد و استمرار اين ارتباط و حالت ذکر، نقش برجسته اي دارد. بنابراين حج گزار نبايد از خواندن نماز اول وقت و نماز شب و ساير نمازهاي مستحب غافل شود. و نيز نبايد از تلاوت قرآن غفلت نمايد و دست کم در اين سفر روحاني، يک دوره قرآن کريم را تلاوت و ختم نمايد و در مفاهيم و آيات شريفه، تا حدي که براي او ممکن است دقت و تدبر کند و چنانکه رسول خدا (ص) فرموده اند: «عليک بتلاوه القران و ذکر الله کثيراً فانه ذکر لک في السماء ونور لک في الارض - برتو باد به تلاوت قرآن و بسياري ذکر و ياد خداوند؛ زيرا که آن در آسمان براي تو نام و آوازه خواهد بود و در زمين موجب نور و روشنايي براي توخواهد شد.» (الخصال، ص 525).
البته نکته مهم در مساله «ذکر»، توجه به حقيقت ذکر است. رسول خدا (ص) دراين باره مي فرمايد: «من اطاع الله عز و جل فقد ذکر الله و ان قلت صلاته و صيامه و تلاوته للقرآن - هر کس خداوند را اطاعت و فرمانبرداري کند، به درستي که ذکر خدا کرده است، هر چند نماز خداوند و روزه گرفتن و قرآن خواندنش، اندک باشد.» (بحارالانوار، ج77، ص 86) و بايد توجه داشته باشيم که روي گرداني از ياد و ذکر خداوند تعالي آثار و تبعات وحشتناک و شکننده اي دارد که مهم ترين آن، همنشيني و همراهي شيطان با انسان است: «و من يعش عن ذکر الرحمن نقيض له شيطاناً فهو له قرين- هر کس از ياد خداوند رحمان، روي گرداند، شيطاني را بر او مي گماريم تا همدم و همراه او باشد.» (زخرف/36)

7) دعا :

دعا، مغزعبادات و خواسته و محبوب الهي و بهترين عبادت و کليد رستگاري و چراغ تاريکي و سلاح مومن و قائمه دين و به تعبير بلند قرآن کريم، وسيله جلب توجه خداوند تعالي است: «قل ما يعبوا بکم ربي لولا دعاوکم ...- بگو اگر دعاي شما نباشد، پروردگارم هيچ اعتنايي به شما نمي کند» (فرقان/77)
و حتي امام باقر (ع) در پاسخ به اين سئوال که زياد تلاوت قرآن کريم بهتر است يا زياد دعا کردن؟ با استناد به همين آيه شريفه فرمودند: دعا کردن. (بحار الانوار، ج93، ص 299) بهترين دعاها که بايد در مواقع استجابت دعا به آن اهميت داده شود، دعا براي ظهور و فرج حضرت ولي عصر «ارواحنافداه» است که استجابت همه دعاهاي ديگر را نيز در بر دارد بعد از آن مي توان به دعا براي عافيت، حسن عاقبت، کسب تقوا، رفع صفات رذيله و تقرب الي الله به عنوان بهترين دعاها اشاره نمود. همچنين زائران گرامي بايد دعا براي ديگران را مقدم بر دعاي براي خود بدانند و براي رفع گرفتاري ها و رنج هاي شخصي و اجتماعي مومنان دعا نمايند. امام صادق (ع) نقل فرموده اند که حضرت زهراي اطهر (س) هرگاه به دعا بر مي خاست، براي مردان و زنان مومن دعا مي کردند و براي خودشان دعا نمي فرمود. در اين باره از آن حضرت سئوال شد حضرت زهرا (س) فرمودند: اول همسايه سپس خانه. (بحارالانوار، ج93، ص 388).

8) توسل :

توسل به عترت طاهره (س) وسيله ارتباط با خداوند است: «يا ايها الذين امنوا اتقوا الله و ابتغوا اليه الوسيله- اي کساني که ايمان آورده ايد! تقواي الهي پيشه کنيد و براي تقرب ونزديکي به او، وسيله و واسطه بجوييد.» (مائده/35) و رسول خدا (ص) هم فرموده اند: «امامان و رهبران اين امت از نسل حسين بن علي (ع) هستند. هر که آنان را اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده وهر که آنان را نافرماني کند، خداوند را سرپيچي کرده است. آنان دستگيره محکم اند و آنان وسيله تقرب و نزديکي به خداوند عزوجل هستند» (عيون اخبار الرضا (ع)، ج2، ص 52) بنابراين بايد با توسل به واسطه اهل بيت (ع) به درگاه خداوند رفت. توسل به آن ذوات مقدس در استجابت دعا و استغفار و قبولي حج و عمره تاثير فراواني دارد و ازبرترين توسلات، دعا و استغفار در مراقد و مزارات مطهر آنان است که در حقيقت دعا و استغفار در محضر آن ها است. ازاين رو به زائران محترم توصيه مي شود خصوصاً زماني که در مدينه منوره به سر مي برند، از توسل به حضرات معصومين (ع) غفلت ننمايند.

9) اخلاص :

حج و عمره بايد تنها و تنها، براي رضا خداوند متعال به جا آورده شودو هيچ رنگي جز رنگ خدا که بهترين رنگ هاست نداشته باشد. کسي که به مکه مي رود بايد ناخالصي ها را از نيت و قصد خود پاک کند و حج يا عمره خود را فقط براي اطاعت فرمان الهي انجام دهد. چراکه اگر غير از اين باشد، به تعبير رسول خدا (ص) مورد قبول خداوند واقع نخواهدشد: «اذا عملت عملاً فاعمل لله خالصا لانه لا يقبل من عباده الاعمال الا ما کان خالصاً- هرگاه عملي را انجام دادي، آنها را تنها براي خداوند انجام ده، زيرا او تنها، اعمالِ خالص بندگانش را مي پذيرد.» (بحارالانوار، ج77، ص 103).
اگر حج يا عمره کسي جنبه تفريحي پيدا کند يا براي به دست آوردن عنوان و شهرت يا براي تجارت و استراحت و مانند اين ها باشد، يا تکرار آن از شان او بالاتر باشد، حقيقتِ عباديِ خود را از دست مي دهد و به ظاهري بدون مغز و قالبي پوچ تبديل مي گردد و به اين ترتيب نابود مي گردد و به تعبير اميرمومنان (ع): «ضاع من کان له مقصد غيرالله- هر کس مقصد و هدفي غير از خداوند داشته باشد، ضايع و تلف و نابود مي شود. (غررالحکم، 5907)
بنابراين شايسته است مومنين به جاي حج استحبابي متعدد يا عمره هاي مکرر، از همنوعان به ويژه بستگان ونزديکان خويش دستگيري کنند و آنان را در مشکلات و رنج هايشان ياري نمايند.

10) اغتنام فرصت :

شايسته است زائران گرامي در اين مدت کوتاه، فرصت ها را غنيمت دانسته و از دست ندهند و نسبت به حضور همراه با توجه و ادب در حرم هاي شريفه و انجام اعمال و مستحبات مکه مکرمه و مدينه منوره و احياء و شب زنده داري در ايام حج و عمره غفلت نورزند و وقت خود را به بطالت نگذرانند و به جاي حضور بيش از اندازه در بازار و محل اقامت و مکان هاي ديگر، به عبادت در حرمين مشغول باشند. و از برکات معنوي آن دو مسجد شريف بهره بگيرند و فرصت کوتاه و زودگذراين سفرمعنوي را غنيمت بشمارند و از آن به خوبي بهره برداري نمايند. امير مومنان (ع) مي فرمايند: «انتهزوا فرص الخير فانها تمر مر السحاب- فرصت هاي خوب را دريابيد، زيرا فرصت ها همچون ابر مي گذرند.» (غررالحکم، 2501)

11) حضور قلب :

زائر مکه و مدينه، بايد بيش از هر زمان ديگر، در استمرار و افزايش حضور قلب خود، سعي نمايد و توجه داشته باشد که در محضر خداوند تعالي و معصومين (ع) است و گفتار وکردار و افکار و نيات او در محضر آن بزرگواران مي باشد و از اين جهت بايد با دلي پاک، ضميري خالص و با آمادگي کامل به دو حرم شريف و قبرستان بقيع وارد شود و ادب حضور را مراعات نمايد و بداند که خداوند متعال فرموده است: «و قل اعملوا فسيري الله عملکم و رسوله و المومنون - و بگو عمل کنيد! خداوند و رسول او و مومنان (که اهل بيت (ع) هستند)، اعمال شما را مي بينند.» (توبه/105) لذا با حضور قلبِ هر چه بيشتر از فيض آن اماکن مقدس براي سلوک معنوي خود بهره گيرد. چنانکه در زيارت جامعه کبيره خطاب به آن بزرگواران مي گوييم: «بکم يسئلک الي الرضوان» و در دعاي ندبه مي خوانيم: «فکانوا هم السبيل اليک و المسلک الي رضوانک.» از آن ذوات مقدس براي سير و سلوک و کمک و مساعدت بطلبد.

12) حسن خلق :

زائران خانه خدا بايد از نظر اخلاقي، نمونه و اسوه باشند و در عمل، موجب اعتلاي آبروي اسلام و مسلمانان وتشيع و نيز مايه زينت و فخر ائمه طاهرين (ع) باشند. امام صادق (ع) خطاب به شيعيان مي فرمايند: «اي جماعت شيعه! مايه آبروي ما باشيد نه باعث بدنامي ما. با مردم به زيبايي و خوبي، سخن بگوييد. زبان هايتان راحفظ ومواظبت کنيدو آن ها را از بيهوده گويي و سخنان زشت، باز داريد.» (الامالي صدوق، ص 327) بنابراين لازم است زائرين گرامي به حکم آيه مبارکه «انما المومنون اخوه...» (حجرات/10) با يکديگر رفتاري همراه با گذشت و بردباري، ايثار و فداکاري، حُسن خلق و مهرباني داشته باشند و عطوفت و مهرورزي و محبت در ميان آنان حکمفرما باشد. و بدانند که به فرموده امام حسن عسکري (ع): «شيعه علي (ع) هم الذين يقتدون بعلي (ع) في اکرام اخوانهم المومنين - شيعيان علي (ع)، آنانند که در اکرام و احسان وگرامي داشت برادران مومن خويش به علي (ع) اقتدا مي کنند.» (بحارالانوار، ج68، ص 162) و در حقيقت همانگونه که خداوند تعالي هميشه به بندگان خويش نيکي و خوبي مي کند، آنان نيز به همديگر نيکي و خوبي مي نمايند و به دنبال فسادانگيزي و شر و بدي نيستند چرا که خداوند مفسده انگيزان را دوست نمي دارد: «و احسن کما احسن الله اليک و لا تبغ الفساد في الارض ان الله لايحب المفسدين» (قصص/77)

ب - تذکرات فقهي

13) رعايت عفاف و پوشش اسلامي و اخلاقي براي همگان اعم از مردان و زنان لازم و ضروري است. به ويژه بانوان محترمه بايد با چادر مشکي که نشانه و نمادِ بارز عفاف است، باشند و ارتباط آنان با نامحرم به اندازه متعارف و به قدر ضرورت باشد.
14) انجام هر عملي که موجب وهن شيعه و بي احترامي به پيشوايان دين و اولياء معصومين (ع) و هتک شيعيان مي شود، جايز نيست؛ بنابراين زائران بايد از اموري نظير دست کشيدن و بوسيدن در و ديوار حرمين شريفين، ضريح پيامبر اکرم (ص) و نرده هاي بقيع و يا نماز خواندن در قبرستان هاي بقيع وابوطالب و نيز برداشتن خاک از بقيع يا ساير امکان متبرکه و اعمالي ازاين قبيل جداً پرهيز نمايند.
15) شايسته است انسان به نيابت از انبياي عظام و حضرات ائمه معصومين (ع) و اولياي الهي و بزرگان دين، حج مستحب يا عمره مفرده يا طواف مستحب به جا آورد.
16) يکي از شرايط قبولي حج و عمره، استفاده از مال حلال و اداء واجبات مالي براي اين سفر معنوي است و اگر کسي بامال غصبي يا با مالي که خمس يا زکات آن را نداده است، به حج يا عمره مشرف شود، هر چند حج و عمره او صحيح است، ولي گناه بسيار بزرگي مرتکب شده که ثواب حج و عمره نمي تواند موجب جبران آن گناه شود و خداوند سبحان چنين حج و عمره اي را قبول نمي کند.
17) کسي که تاکنون مقلد هيچ يک از فقهاي عظام نبوده، براي انجام اعمال حج يا عمره بايد از يک مجتهد جامع الشرايط زنده تقليد کند و اعمال گذشته را حمل بر صحت نمايد.
18) کسي که حجه الاسلام «حج واجب» برذمه اش باشد و موفق به انجام آن نشده باشد، واجب است پيش از مرگ خود به انجام آن وصيت کند. و بر ورثه او واجب است حج او را از اصل باقيمانده اموال وي ادا کنند، هر چند وصيت نکرده باشد.
19) بيرون بردن قرآن و ديگر اشياء از مسجدالحرام و مسجد النبي (ص) جايزنيست و موجب ضمان مي باشد.
20) برداشتن سنگ از صفا و مروه جايز نيست و به طور کلي برداشتن هر شيئي که بدون اجازه، از آن دومسجد شريف و يا ساير مکان هاي مکه و مدينه برداشته شود، موجب ضمان است.
21) مستحب موکد است که نمازهاي پنجگانه در مسجد الحرام و مسجدالنبي خوانده شود و سزاوار نيست مومنين فضيلت نماز در اين دو مسجد گرانقدر را از دست بدهند.
22) شرکت در نماز جماعت اهل سنت که در حرمين شريفين برگزار مي شود، مستحب است و زائرين گرامي بايد نماز را به همان صورتي که آنان مي خوانند، بخوانند. ولي اکتفا کردن به آن نماز صحيح نيست و بايد اعاده کنند.
23) هنگام اقامه نماز جماعت مسجدالحرام و مسجدالنبي (ص) خروج از اين دو مسجد جايز نيست همچنين سزاوار نيست زائرين، هنگام برگزاري نماز جماعت به کارهاي ديگري نظير مراجعه به بازار و نظاير آن بپردازند.
24) سجده بر انواع سنگ هايي که در مسجد الحرام و مسجد النبي (ص) به کار رفته است، صحيح مي باشد.
25) استفاده از مهر،حصير، کاغذ و نظائر آن براي سجده در مسجدالحرام و مسجدالنبي (ص) موجب انگشت نما شدن و وهن شيعه مي شود و جايز نيست.
26) در راه رفت و برگشت سفر حج و عمره، در هواپيما، اگر وقت نماز واجب تنگ باشد، زائرين مي توانند به همان صورتي که در صندلي نشسته اند، نماز خود را بخوانند و رعايت قبله و ساير موارد لازم نيست. بلکه اگر مسئولين هواپيما اجازه ندهند، قبله يابي، ايستادن و ... جايز نيست.
27) زائران مي توانند نماز خود را در تمام شهر جديد و قديم مکه و مدينه و مکان هايي که بعداً به اين شهرها افزوده مي شود، به صورت تمام بخوانند، بلکه تمام خواندن نمازها، افضل و بهتر است.
28) روزه مستحب مسافر صحيح است و نياز به قصد ده روز ندارد. بنابراين کسي که در مکه يا در مدينه حضور دارد، مي تواند بدون قصد يا نذر، روزه مستحب بگيرد، هر چند روزه قضا بر عهده داشته باشد.
29) هر غسلي - چه واجب و چه مستحب- کفايت از وضو مي کند و مي شود با آن، طواف و نماز واجب و مستحب را به جا آورد، مگر غسل استحاضه. بنابراين اگر کسي با غسل احرام يا غسل زيارت يا غسل طهارت و نظائر آن طواف کند يا نماز بخواند، طواف و نماز او صحيح است، گرچه بهتر است وضو هم بگيرد.
30) کسي که از ترک محرمات حج يا از به جا آوردن اعمال حج به طور متعارف معذور است، نظير اينکه بايد در حال احرام، زير سايه برود يا در طواف و رمي نايب بگيرد، يا به ناچار بايد بعد از نيمه شب از مشعر به مِني برود، مي تواند نايب شخص ديگري شود و حجّي که مطابق وظيفه و طبق فتواي مرجع تقليد خودش به جا مي آورد، کافي از حجّ منوبٌ عنه مي باشد. همچنين نايب شدن مرد از طرف زن يا زن از طرف مرد در حج يا عمره يا برخي اعمال، اشکال ندارد.
31) انجام حج در هر سال براي کساني که حجّ واجب خود را به جا آورده اند، مستحب است، بلکه ترک حج را به جا آورده اند، مستحب است، بلکه ترک حج در پنج سال متوالي مکروه است. ولي در شرايطي که عزيمت به حج موجب تاخير نوبت کساني مي شود که تاکنون به حج مشرف نشده اند، سزاوار است به جاي حجّ مستحب، عمره مفرده يا کار خير ديگري انجام شود.
32) انجام حجّ مستحب يا عمره مفرده براي زن شوهردار يا زني که در عده طلاق رجعي است، نياز به اذن شوهر دارد. ولي اذن شوهر براي زني که در عده طلاق بائن يا وفات است، شرط نيست.
33) اگر انجام حجّ مستحب يا عمره مفرده فرزند، موجب آزار و اذيت پدر و مادر شود و يا او را از رفتن نهي نمايند، رفتن او اشکال دارد.
34) حجّ مستحب و عمره مفرده را مي توان به نيابت ازافراد بي شماري به جا آورد و فرقي نمي کند که آن افراد قبلاً حج يا عمره به جا آورده باشند يا خير. همچنين مي توان ثواب حج وعمره را به ديگران هديه نمود، گرچه در حين عمل يا بعد از اتمام آن باشد.
35) عمره مفرده بر کسي واجب نيست، گرچه استطاعت آن را داشته باشد يا براي حجّ نايب شده باشد، ولي به جا آوردن آن خصوصاً در ماه رجب مستحبّ است.
36) در هر زماني - حتي در ايّام حجّ تمتّع- مي شود عمره مفرده به جا آورد. و فرقي نمي کند کسي که مي خواهد عمره مفرده به جا بياورد. اهل مکّه باشد يا نباشد و قبل از عمره تمتّع باشد يا بعد از آن. و بالاخره در هر زماني انجام عمره مفرده جايز است.
37) لازم نيست فاصله اي بين دو عمره مفرده يا عمره تمتّع و عمره مفرده باشد. بنابراين هر روز مي شود به نيّت خود يا ديگران، عمره مفرده به جا آورد. بلکه در شبانه روز مي توان چندين عمره مفرده به جا آورد و قصد رجاء هم لازم نيست.
38) حجّاج بايد براي تعيين روز عرفه و عيد قربان و ساير ايّام حج، تابع اعلام کشور سعودي باشند وهماهنگ باساير حجّاج عمل کنند. و لازم نيست شيعيان در اين امور تحقيق کنند و نبايد به شک يا گمان خود اعتنا نمايند، بلکه اگر بر فرض نادر يقين به خلاف کنند، انجام اعمال در همان ايّام صحيح است.
39) حدودي که اهل سنّت براي عرفات و مشعر و مني و مسلخ و مانند اينها تعيين کرده اند، کفايت مي کند و لازم نيست شيعيان در اين امور تحقيق کنند و نبايد به شک يا گمان خود اعتنا نمايند بلکه بر فرض نادر يقين به خلاف پيدا کنند، انجام اعمال درهمان حدود تعيين شده کفايت مي کند.
40) همه جاي مسجد الحرام مطاف است. بنابراين طواف - چه واجب و چه مستحب - در پشت مقام ابراهيم (ع) و مکان هاي دورتر مسجد و در طبقات بالا هم صحيح است. گرچه بهترين مکان براي طواف، بين خانه کعبه ومقام ابراهيم (ع) است.
41) کارهايي که اهل وسواس براي به دست آوردن محاذات حجرالاسود انجام مي دهند، مثل اينکه توقف مي کنند يا عقب و جلو مي روند چه قبل از شروع طواف باشد و چه در بين طواف، حرام است.
42) در حال طواف لازم نيست در همه حالات، شانه چپ طواف کننده به طرف کعبه معظّمه باشد و اگر در موقع دور زدن به واسطه رسيدن به حجر اسماعيل يا رسيدن به گوشه هاي خانه کعبه و نظائر آن شانه چپ طواف کننده قدري از سمت کعبه خارج و يا متمايل به پشت شود، اشکال ندارد. و به طور کلّي طواف کننده بايد به طور متعارف و همان طور که همه مسلمين طواف مي کنند، دور بزند و از کارهايي که اهل وسواس مي کنند، پرهيز نمايد.
43) اگر طواف کننده به واسطه کثرت جمعيت، بي اختيار به اين سو و آن سو کشيده شود يا در حال اقامه نماز طواف قدري جابه جا شود، طواف و نماز طواف او صحيح است.
44) نماز طواف واجب بايد پشت مقام ابراهيم (ع) خوانده شود. ولي لازم نيست حتماً نزديک مقام ابراهيم (ع)باشد، بلکه نماز طواف در پشت مقام ابراهيم (ع) و دو طرف آن تا آخر مسجدالحرام و در همه طبقات مسجد صحيح است. هر چند بهتر است در صورتي که امکان آن باشد و مزاحمتي براي نمازگزار و ديگران ايجاد نشود، نماز طواف در پشت مقام ونزديک به آن خوانده شود.
45) نماز طواف مستحبّ رادر همه جاي مسجدالحرام مي شود خواند، گرچه بهتر است در صورت امکان و در صورتي که مزاحمت براي ديگران ايجاد نشود، پشت مقام ابراهيم (ع) و هرچه نزديک تر به آن خوانده شود.
46) نماز طواف واجب را مي توان به جماعت خواند. به شرط آنکه امام جماعت هم مشغول خواندن نماز طواف واجب يا سايرنمازهاي واجب يوميّه باشد.
47) لازم نيست در نماز طواف مرد جلوتر از زن بايستد و اگر زن برابر مرد يا جلوتر بايستد، نماز هر دو صحيح است.
48) کثيرالشّک، در عدد شوط هاي (دورهاي) طواف و سعي، نبايد به شک خود اعتنا کند و بايد بنا را بر آنچه به نفع اوست بگذارد.
49) قطع طواف مستحب به جهت رفع حوائج مسلمانان، جايز بلکه مستحب است وقطع طواف واجب به جهت رفع حوائج مسلمانان، اگر قبل از شرط چهارم باشد، جايز بلکه مستحب است، ولي بعد از اتمام شوط چهارم، جايز نيست.
50) انجام طواف نساء و نماز آن در حجّ تمتّع و عمره مفرده بر همه - اعمّ از مرد و زن، پير و جوان و بالغ و نابالغ - واجب است.
51) سعي مستحبّ نداريم و شاسته است کساني که سعي واجب خود را انجام داده اند، مکان سعي را براي سايرين که سعي واجب دارند، ترک نمايند.
52) مکان سعي، حدّ فاصل دو کوه صفا و مروه است. و فرقي نمي کند که در طبقه اوّل باشد يا در طبقات بالا و اگر در آينده طبقات فوقاني اضافه شود يا زيرزمين در اين مکان احداث شود، سعي از آنجا هم صحيح است. و همچنين اگر مکان سعي عريض ترشود، گرچه از دو کوه صفا و مروه بگذرد، سعي در آنجا نيز صحيح است.
53) کسي که سعي صفا و مروه به جا مي آورد، لازم نيست در هر شوطي روي کوه صفا يا مروه برود و همين مقدار که از ابتداي سراشيبي صفا شروع و به ابتداي سراشيبي مروه ختم کند و يا به عکس، يک شوط محسوب مي شود.
54) مُحرم مي تواند قبل از تقصير خودش، مو يا ناخن ديگري را به عنوان تقصير کوتاه نمايد و ضرري به احرام خود يا ديگري نمي زند.
55) محلّ احرام حج، شهر مکّه مکرّمه است و در هر موضع از شهر مکّه حتّي نقاط تازه ساز، انجام احرام کفايت مي کند. ولي مستحبّ است در مسجد الحرام و نزد مقام ابراهيم (ع) يا در حجر اسماعيل (ع) باشد.
56) مرد مُحرم اگر در روز مسير ميقات تا مکّه را طي مي کند يا در حال مسافرت ديگري باشد، نمي تواند در ماشين سقف دار بنشيند ولي سايه قرار دادن او در مکّه يامکان ديگري که براي استراحت و ... اسکان مي کند و يا در شب (بين راه مکّه) اشکال ندارد و کفّاره هم ندارد همچنين سايه قرار دادن زن ها و بچه هاي مُحرم - اعمّ از دختر و پسر - در هر زماني اشکال ندارد.
57) افراد دائم السّفر که به واسطه شغل خود، زياد از مکّه خارج مي شوند نظير راننده ها و متصدّيان امور حجّاج، مي توانند بدون احرام از ميقات گذشته و وارد مکّه شوند.
58) احرام عمره درهمه مکان هاي توسعه يافته اي که امروزه به عنوان مسجد شجره شناخته مي شود، صحيح است و لازم نيست حتماً در مکان مسجد قبلي باشد. همچنين لازم نيست که احرام در مسجد شجره يا ساير مواقيت باشد، گرچه بهتر است. بنابراين اشخاص جنب و حائض بايد نزديک مسجد و يا در حال عبور از مسجد محرم شوند.
59) پوشيدن چيزهايي که به آن ها لباس نمي گويند نظير کمربند، زانوبند، مُچ بند، فتق بند، هميان، کوله بار، ساعت و مانند اينها براي محرم مانعي ندارد، هر چند دوخته باشد.
60) کسي که در اثر بيماري، قادر به نگهداري از پول خود نيست مي توانند لباس کوچکي که براي نگهداري ادرار استفاده مي شود بپوشد، هر چند آن لباس دوخته باشد.
61) کسي که در اثر بيماري، قادر به نگهداري بول يا باد معده خود نيست، يک وضو يا غسل براي انجام طواف و نماز طواف او کفايت مي کند، هر چند آن طواف، طواف واجب باشد. همچنين اگر بدن و لباس او نيز مرتباً نجس مي شود، مي تواند با همان بدن و لباس، طواف را ادامه دهد.
62) طواف با چيز نجسي که جزو لباس طواف کننده نيست، صحيح است. مثل دربغل گرفتن بچه با بدن و لباس نجس يا همراه داشتن انگشترو عينک و دستمال نجس و نظائر آن.
63) رطوبت هايي که در اثر شستشوي کف مسجدالحرام يا مسجد النبي (ص) ايجاد مي شود، محکوم به طهارت است و اجتناب از آن ها لازم نيست.
64) گره زدن لباس احرام اشکال ندارد، گرچه گره نزدن آن مخصوصاً گره نزدن لنگ بهتر است. همچنين قرار دادن سنگ و اشياء مانند آن در لباس احرام و بستن آن با نخ و کش و امثال آن و يا وصل کردن دو طرف جامه احرام با سنجاق و نظاير آن به همديگر، اشکال ندارد.
65) کفّارات انجام محرّمات احرام مربوط به وقتي است که آن محرّمات با علم و عمد و با اختيار و بدون عذر، انجام شود.ولي اگر از روي جهل يا نسيان يا عذر واقع شود، به صحّت عمره ضرري نمي رساند وکفّاره نيز ندارد.
66) رمي تمامي ديواري که در مِني ساخته اند و ديواري که احياناً در آينده اضافه مي شود و رمي از طبقه دوم و طبقات که احياناً در آينده اضافه مي شود، جايز است.
67) قرباني در هر نقطه از مِني - مسلخ جديد و قديم - و حدودي که اهل سنت براي مسلخ تعيين کرده اند، جايز است، ولي در مکان ديگري خارج از مِني جايز نيست.
68) ذبح قرباني با کاردهاي استيل که آهني بودن آن مشخص نيست و نيز ذبح قرباني با وسايل ماشيني - در صورت رعايت احکام ذبح- جايز است.
69) در عمره مفرده و عمره تمتّع، فقط تقصير (کوتاه کردن موي سر)، جايز است و حَلق (تراشيدن سر) جايز نيست، ولي در حجّ واجب، مردها بين حلق و يا تقصير مخيّرند، هر چند سال اوّل حجّ آن ها باشد يا نايب باشند. ولي زن ها بايد تقصير کنند و حلق براي آن ها کافي نيست.
70) کساني که از حجّ تمتّع يا عمره مفرده به وطن خود باز مي گردند، بايد از نظر رفتار و گفتار و روش و منش و خلاصه در اخلاق فردي و اجتماعي، سرمشق و نمونه براي ديگران بشوند. حُسن خلق و مهرباني و گذشت و ايثار و فداکاري را سرلوحه اعمال خود قرار دهند و با اهتمام به فرائض ديني نظيرنماز خصوصاً نماز جماعت، اهميّت اين فرائض را به طور عملي به ديگران بياموزند. غفلت از نماز و ساير واجبات يا اهميّت ندادن و کوچک شمردن خمس و زکات، يا عدم رسيدگي به همنوعان يا عدم اجتناب از گناه و يا عدم پرهيز از رذائل و مفاسد اخلاقي، بعد از اتمام حج يا عمره، حاکي از اين است که زائر بهره اي از حج يا عمره خود نبرده است. همچنين بانوان بايد پس از بازگشت از حج يا عمره، در حجاب و عفاف اسوه و نمونه ديگران واقع شوند.